یادداشتی بر آواز بلند؛ نوشتهی علیاصغر عزتی پاک
زینب علیزاده
مادرانه
داستان آواز بلند، دربارهی مقطعی از زندگی یک خانواده در دوران جنگ است. راوی داستان، پسر نوجوانی به نام حبیب است. او ماجرای خانوادهی مادریاش را روایت میکند. داییِ حبیب(هادی) به جنگ رفته و مدتی است که خانواده از او خبری ندارند. مادر خانواده(عزیز)، هرشب پای رادیو مینشیند و دنبال موج رادیو بغداد میگردد تا بلکه خبری از پسرش بشنود. با این حال زندگی در این خانواده و در شهر جریان دارد؛ زندگیای که مدام تحت تأثیر جنگ است. حتی عشق و عاشقی راوی داستان با شکوه، دختری که در آرایشگاه کار میکند نیز از جنگ تأثیر پذیرفته است. با اینکه حبیب در قضیهی مفقودالاثر بودن دایی و اتفاقهای جنگ بیتفاوتتر از شخصیتهای دیگر داستان است، ولی تمام زندگیاش با جنگ و انفجار و انتظار همراه شده است.
با اینکه راوی داستان یک پسر نوجوان است و از ابتدا تا انتهای داستان از زاویه دید اولشخص، روایت میشود، ولی اصل داستان حول محور عزیز میچرخد و همه نگران وضعیت عزیز هستند، حتی بیشتر از اینکه نگران پسرش هادی باشند، چون هادی به اختیار خودش خط به خط...
ادامه مطلبما را در سایت خط به خط دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9vadastan0 بازدید : 110 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 4:54